حیاط خلوت

حیاط خلوت

کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...
حیاط خلوت

حیاط خلوت

کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...

شاید پشتت به خداست!!

دانشجویی به استادش گفت:

استاد اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم آن را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت : آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد : نه استاد ! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت : تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید



نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:18 ب.ظ http://spantman.blogsky.com

البته این مثال یک ایراد منطقی داره اونم اینه که خدایی که در مورد اون صحبت می شه خیلی همه جا هست و بعد نداره

درسته ، حق با شماست!!

ermes یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:15 ب.ظ http://ermes-3.blogsky.com

قشنگ بود !

ممنون...

جوجه دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:06 ق.ظ

سلام بنظرم حق با مهدی نیست یعنی چی که خدا خیلی همه جا هست؟!
شایدم نتونسته درست منظورش روبرسونه
ولی متنت تلنگر خوبی بود جوجو

مرسی عزیزم
منظور مهدی اینه که خدا همیشه و در همه حال حس میشه حتی وقتی ما نتونیم ببینیمش!!
راست میگه خدا بُعد نداره...
خدا همیشه نزدیکمونه!!
از رگ گردن نزدیکتر....

اورنگ دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ق.ظ http://0rang.blogfa.com

خیلبی قشنگ بود
احسنت!

مرسی نصیبه جونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد