حیاط خلوت

حیاط خلوت

کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...
حیاط خلوت

حیاط خلوت

کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...

اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا من انصاره و اعوانه



من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم

از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم

همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس

من از خوابیدن منجی درون غار می ترسم

رها کن صحبت یقوب و کوری و غم فرزند

من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم

همه گویند این جمعه بیا، اما درنگی کن

از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم

شده کار حبیب من سحرها بهر من توبه

ز آه دردناک بعد استغفار می ترسم

شنیدم روز و شب از دیده ات خون جگر ریزد

من از بیماری آن دیده ی خون بار می ترسم

به وقت ترس و تنهایی تو هستی تکیه گاه من

مرا تنها میان قبر خود نگذار می ترسم

دلت بشکسته از من لکن ای دلدار رحمی کن

من از نفرین و از عاق پدر بسیار می ترسم

هزاران بار رفتم از درت شرمنده برگشتم

ز هجرانت نترسیدم ولی این بار می ترسم

جهان را قطره ی اشک غریبی میکند ویران

من از اشکی که می ریزید ز چشم یار می ترسم

نظرات 8 + ارسال نظر
عطیه جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:55 ب.ظ

لبیک یا ح س ی ن

چه فایده که بماند سری به جای خودش؟
اگر شهی نکند بنده را فدای خودش

به پای دوست می افتم مگر که بنویسد
گدای بی سر و پا را فقط به پای خودش

...

صلی الله علی الباکین علی لحسین

هنگامه شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:31 ق.ظ

رباب !
صدای قدمت میاید ،هنگام اوج ماتمت میاید، ما درتب داغ غم تو میسوریم امروزمحرمت میاید

نازک نارنجی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 05:36 ب.ظ

اولین حاضره در مجلس روضه، زهراست (س)
بهترین مستمع ذکر مصیبت، زهراست (س)
خادم وبانی وباقی، همگی مهمانند (س)
صاحب اصلی هر مجلس روضه، زهراست (س)
التماس دعا

نازک نارنجی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 05:39 ب.ظ

میخوام از این به بعد براتون هر روز یه حدیث بزارم.
اجازه هست خانم میزبان؟؟؟

بله مریم خانوم
دست گلت درد نکنه

مریم شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 06:53 ب.ظ

سلام بر منتقم خون حسین علیه السلام


شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است
دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق

نازک نارنجی یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:31 ق.ظ

سپاس گزاری از نعمت گذشته، نعمت آینده را در پی خواهد داشت. امام حسین (ع)

اورنگ سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:19 ق.ظ

سلام.
عکست چرا باز نمیشه؟

شعرت خیلی قشنگ بود
مرسی

سلام الان دوباره آپلودش می کنم!!!

بی نشان سه‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:25 ب.ظ

سفر عشق از ان روز روع شد
که مهر یک بی کفن افتاد میان دل ما....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد