تصمیمش رو گرفته بود ...
ولی قبل از اینکه تصمیمش رو عملی کنه ؛
کبریتی زد ،
صدای روشن شدن گوشش ، و بوی گوگرد مشامش رو پر کرد ...
در افکار خودش بود که نگاهش بر چوب کبریت لاغر اندامی لغزید که آتش از سرش
به جونش افتاده بود و هر لحظه به انگشتهاش نزدیک می شد ...
به خودش گفت مشکلی نیست و تکرار کرد :
من مقاومت می کنم ... مقاومت می کنم ... مقاومت می کنم ...
ناگهان فریادی کشید و چوب کبریت رو بر زمین انداخت ...
به خودش گفت : متاسفم ؛ من تحمل آتیش رو ندارم .
منصرف شد...
نه بوخودا اون خودش اتیش بوده مث تو
همه را میسوزونی
من آتیشم؟؟؟
مگه از اینجا ام معلومه من زیاد شیطونی میکنم؟؟؟؟؟
نه!
نه انکه لیاقتم بهشت باشد
ولی
من تحمل آتش دوزخ را ندارم!
خدایا رحم کن بر بدن ضعیف و پوست نازکم-برداشتی از دعای کمیل-
واسه منم اتفاق افتاده.
حتی از آتیش چوب کبریت میترسم...
خدا به دادمون برسه
سوخت؟؟؟؟؟؟؟
اوه بسیار تو هر جا باشی اتیش میسوزونی
خیلی شیطونی مث خودم
آره من خیلی شیطونم!!!
نمیدونم چی کار کنم!!!
کودک درونم نمیذاره آروم بشینم!!!
یه دفعه بیا با هم اسم فامیل کنیم ببینم چه حالی داره با تو بازی کردن
از ج
شروع شد
اسم:جواد
فامیل:جواهریان
میوه: نداریم!!! حالا مثلا جالبالو
غذا:جوجه کباب
حیوان:جوجه
ماشین:جنتو
شهر:جهرم
کشور:جورجیا
اشیا:جوش شیرین
ایتپ.....
من اول شدم
حالا از "ه"
!
بگو مینم دخمل جان
اسم:هما
فامیل:همتی
میوه:هلو
غذا:هویج پلو
حیوان:هدهد
ماشین:هیوندا
شهر:هرمزگان
کشور:هلند
اشیا:هفت تیر
اگه راست میگین خودتونم بیاین بازی!!!
من که همیشه برنده ام
مردشی بنویس از "گ"
بی ادبا مسخره کردین منو؟؟؟؟
اگه راست میگین هرکی تونست بنویسه از "ژ"
گرمای آتیش گناه وبوی گرمایش وسوسه کننده است ولی وقتی با تمام وجود حسش کردی آن وقت می سوزی سوختنی که دیگر آثارش راحت یا شایدم
هیچ وقت پاک نشود!!!!!!!!!!!!!!!!!!