حیاط خلوت

حیاط خلوت

کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...
حیاط خلوت

حیاط خلوت

کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...

گناه....

تصمیمش رو گرفته بود ...

ولی قبل از اینکه تصمیمش رو عملی کنه ؛


کبریتی زد ،


صدای روشن شدن گوشش ، و بوی گوگرد مشامش رو پر کرد
...


در افکار خودش بود که نگاهش بر چوب کبریت لاغر اندامی لغزید که آتش از سرش

به جونش افتاده بود و هر لحظه به انگشتهاش نزدیک می شد ...


به خودش گفت مشکلی نیست و تکرار کرد :


من مقاومت می کنم ... مقاومت می کنم ... مقاومت می کنم ...


ناگهان فریادی کشید و چوب کبریت رو بر زمین انداخت ...

به خودش گفت : متاسفم ؛ من تحمل آتیش رو ندارم .


منصرف شد...



جملات زیبا گیله مرد

نظرات 9 + ارسال نظر
هنگامه یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1391 ساعت 02:11 ب.ظ

نه بوخودا اون خودش اتیش بوده مث تو

همه را میسوزونی

من آتیشم؟؟؟
مگه از اینجا ام معلومه من زیاد شیطونی میکنم؟؟؟؟؟

عطیه دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:34 ب.ظ

نه!
نه انکه لیاقتم بهشت باشد
ولی
من تحمل آتش دوزخ را ندارم!

خدایا رحم کن بر بدن ضعیف و پوست نازکم-برداشتی از دعای کمیل-

اورنگ دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ب.ظ

واسه منم اتفاق افتاده.
حتی از آتیش چوب کبریت میترسم...

خدا به دادمون برسه

نازک نارنجی سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1391 ساعت 10:16 ق.ظ


سوخت؟؟؟؟؟؟؟

هنگامه چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:43 ق.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

اوه بسیار تو هر جا باشی اتیش میسوزونی


خیلی شیطونی مث خودم

آره من خیلی شیطونم!!!
نمیدونم چی کار کنم!!!
کودک درونم نمیذاره آروم بشینم!!!

هنگامه چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:44 ق.ظ http://hengameharjomand.blogsky.com

یه دفعه بیا با هم اسم فامیل کنیم ببینم چه حالی داره با تو بازی کردن

از ج

شروع شد

اسم:جواد
فامیل:جواهریان
میوه: نداریم!!! حالا مثلا جالبالو
غذا:جوجه کباب
حیوان:جوجه
ماشین:جنتو
شهر:جهرم
کشور:جورجیا
اشیا:جوش شیرین
ایتپ.....
من اول شدم

عطیه چهارشنبه 13 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:23 ب.ظ

حالا از "ه"
!
بگو مینم دخمل جان

اسم:هما
فامیل:همتی
میوه:هلو
غذا:هویج پلو
حیوان:هدهد
ماشین:هیوندا
شهر:هرمزگان
کشور:هلند
اشیا:هفت تیر

اگه راست میگین خودتونم بیاین بازی!!!
من که همیشه برنده ام

اورنگ پنج‌شنبه 14 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:43 ب.ظ

مردشی بنویس از "گ"

بی ادبا مسخره کردین منو؟؟؟؟
اگه راست میگین هرکی تونست بنویسه از "ژ"

مریم یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1391 ساعت 08:36 ب.ظ

گرمای آتیش گناه وبوی گرمایش وسوسه کننده است ولی وقتی با تمام وجود حسش کردی آن وقت می سوزی سوختنی که دیگر آثارش راحت یا شایدم
هیچ وقت پاک نشود!!!!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد