:-(
چهارشنبه 7 فروردینماه سال 1392 ساعت 07:44 ق.ظ
خیلی خیلی غمناک بود حال صبحگاهیم بدجور خراب شد دلم گرفت نیازی به نوشتش نبود خود عکس دل آدمو افسرده وپیر میکنه
نه بابا غمگین نشو عیده!!! گفتم گاهی.... همیشه که نباید ناراحت بود!!! خاطرات خوش واسه همین وقتاست دیگه!!!
رهگذر
چهارشنبه 7 فروردینماه سال 1392 ساعت 03:19 ب.ظ
سلام ما میایم،همیشه هستیم، فقط بعضی اوقات یادمون میره اعلام حضور کنیم! دیدم فاطمه کامنت گذاشته دلم خیلی براش تنگ شد فاطمه جونم گفتن نداره حالا ولی..... میدونم شناختی انسیه این متنت حالمو گرفت این روزا عیده ُمطالب شاد بنویس
خیلی خیلی غمناک بود
حال صبحگاهیم بدجور خراب شد
دلم گرفت
نیازی به نوشتش نبود
خود عکس دل آدمو افسرده وپیر میکنه
نه بابا غمگین نشو عیده!!!
گفتم گاهی....
همیشه که نباید ناراحت بود!!!
خاطرات خوش واسه همین وقتاست دیگه!!!
سلام



ما میایم،همیشه هستیم، فقط بعضی اوقات یادمون میره اعلام حضور کنیم!
دیدم فاطمه کامنت گذاشته دلم خیلی براش تنگ شد
فاطمه جونم گفتن نداره حالا ولی.....
میدونم شناختی
انسیه این متنت حالمو گرفت این روزا عیده ُمطالب شاد بنویس
سلام
آخه دلم تنگ شده بود
چشم مطالب شاد مینویسم
ممنون عسسسسسسیسسسسسسسم خ گشنگ بود!!!
گریه شدید شدید اوووووووووووهووووووووووو ببینم چه اشکی دارم میریزم
واقعنی میگم هااا
آخییی عزیزم چرا!!!؟؟
منم خیلی وقتا دلم تنگ میشه و گریه ام میگیره