کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...
کارمان به جایی رسیده که باید طوری دلتنگ شویم که به کسی بر نخورد...
آنقدر زمین خورده ام که بدانم
برای برخاستن
نه دستی از برون
که همتی از درون
لازم است ...
حالا اما
نمی خواهم برخیزم
می خواهم اندکی بیاسایم
فردا برمی خیزم
وقتی که فهمیده باشم
میزبان
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1391 ساعت 08:11 ب.ظ
آره نمی خواهم برخیزم
دیگر توان دوباره زمین خوردن و دوباره شکستن را ندارم.
خدایا بگذار همین جا بمانم.